top of page
بی پناه / لولا شونین شاعر نیجریایی
او یک شعرسرگردان است
یک قصه ی محتاطانه
یک داستان قدیمی
یک کتاب باز
شکم اش گشوده می شود
و صفحه ها از آن پر می کشند
کلمات به زیر پاها فرو می ریزند
حرف ها بر زمین جاری می شوند
سوال ها ،گام ها را علامت می زنند
مثل سیلویا که متزلزل راه می رود
و تلو تلو می خورد.
چه کسی دوباره او را به حال اول برمی گرداند؟
چه کسی او را به هم وصل می کند و به سمت یک پایان می بردش ؟
لولا شونین / میکروب
از عشق بیزارم
طوری که تکثیرمی کند
مانند میکربی ست که فضای بسته ای را پر می سازد
خودش را می فشارد به درون جاهای مقدس
متنفرم از اینکه کنترل تمام روز را مانند سردردی میگرنی به دست می گیرد
تخیل ات را در هم می کوبد
از باورکردن به ناباوری
طوری بازی می کند
با میان شکم ات
که نمی دانی
گرسنه ای یا سیر
خالی ، نیمه پر
یا فقط یک احمق ساده
bottom of page