top of page
چند تن بودیم؟
چند ستاره ی بی سو
چند رخ بی صورت
چند آیه ی بی آرامش
چون شراره های اطهر شب
چند تن بودیم؟
آواره چون نبودن خون
سر بر سر هوا
وحشی،ناشکیب،دوووور
با دست هایی پشیمان
با زمینی سست
و حسرتی ناپیدا
چند تن بودیم؟
هر کدام روانه با پای بی ریشه ی پر شعار
پر از حرف های قشنگ لایه لایه و سوز و گدازهای معنی دار
دوستی هایی مقوایی
اینجا و آنجا
با حرف هایی سبکسر و هرجایی
به راستی،چند تن بودیم؟
bottom of page